آن «عیب» که دی شیخ به خود داشت ز تزویر

امروز «کمال» است به اصحاب «سیاست»

این «شرع »‌ چه شرعی است ندانیم که در وی 

هر «فتنه» ، «مباح» است به ایجاب «سیاست»

«تعلق نه به طاعت» ، تظاهر به عبادت 

نیرنگ و «ریا» جمله ز «آداب» سیاست

ادامه مطلب

 و«غزل کامل سیاست»

 افتاده بشر سخت به قلاب «سیاست»

یک فرد رها نیست ز اطناب «سیاست»

«ذوق است به آموزش این مدرسه «امّا»!

مقصود «سیاست» شده نایاب سیاست

آن «عیب» که دی شیخ به خود داشت ز تزویر

امروز «کمال» است به اصحاب «سیاست»

این «شرع »‌ چه شرعی است ندانیم که در وی 

هر «فتنه» ، «مباح» است به ایجاب «سیاست»

«عیش و طرب» و شاهد و بزم و می و مینا 

پروانه صفت آمده بی تاب سیاست

ترسم زبی حرمتی قبله عشاق

کآبروی «بتان» هم شده محراب سیاست

«دین »‌و «وطن»‌و «قوم»‌و زبان پاک ز صولت

بر کهنه عظام است از اسباب سیاست

«تعلق نه به طاعت» ، تظاهر به عبادت 

نیرنگ و «ریا» جمله ز «آداب» سیاست

«همزیستی» و رشته «کلتور» و ثقافت 

حیران شدم از این همه «القاب سیاست»

هر گوشه گواهیست ز محرومی مظلوم

انصاف کجا رفت ز«اخطاب»‌سیاست

پس نامه جوانان نوشتند ملل لیک

نه «شیخ»‌ به راه آمد و نه شاب سیاست

«بلخی » اگر این «غفلت» و این بستر ناز است

باید که «بشر» را بکشد «خواب سیاست

دیوان شهید بلخی،ص ۴۶ و ۴۷

«تدوین : سلطان علی نایبی».